Details
Nothing to say, yet
Details
Nothing to say, yet
Comment
Nothing to say, yet
Синева Голицын که قلبم خیلی تنبوت می بود چرا من من در انفونه خسته از عشقم بازم آوردی عشق تو چشمم چرا من چرا من موسیقی در بریدم از یه دنیا خسته بودم گیج و تنبوت هم صدای پکنگ در یه کردن من خدایا را می رفتم تو خیابود دل شکرده خیلی دامون پشت بامون پس به هامون باز من اینجام زیر بارون این همه آدم تو دنیا بود چرا من من که قلبم خیلی تنبوت چرا من من در انفونه خسته از عشقم بازم آوردی عشق تو چشمم چرا من چرا من رسم تو تا دل شکردن رسم شیده بعد ش بامن خیلی مودم خیلی رفتم خیلی خستم پس چرا من خیلی خستم پس چرا من خیلی خستم پس چرا من خیلی خستم پس چرا من خیلی خستم پس چرا من خیلی خستم پس چرا من خیلی خستم پس چرا من چرا من من که قلبم خیلی تنبوت چرا من من در انفونه خسته از عشقم بازم آوردی عشق تو چشمم چرا من چرا من