Details
Nothing to say, yet
Details
Nothing to say, yet
Comment
Nothing to say, yet
تا حرفش میشه من میرم من سخت از این حرفا دورم منم یه روز آشقی کردم از وقتی آشق شدم اینجورم دارو ندارم پایه اشخم رفت تیزی نمونت جز درد نمحدود این جای خالی که تو سینم هست قبلن یه روزی جای قلبم بود این روزه گارمت کرده بابا البته کم بوده هر دین زندگی صحبت نشد در این بابم برای عشق برای چیزی که نمیتونم از آدم های شهر بیزارم تو با یکیش دو خاطر دارم به من نبود باش بیرنمی من زخصانم تا نمیتونم موسیقی داری به هم با این خیابونا من از تمام شهر بیزارم از هرچی را به تصمی ترسم از هرچی عشق من طلب کارم همین که قلب تو مورد درد شد از دل من خاطر این رد شد از وقتی عاشق شدم تک دیدم از وقتی عاشقش شدم بد شد این روزه گارمت کرده با قلبم چند بوده از این زندگی صدمم دلیل میباشم برای این برای چیزی که نمیتونم از آدم های شهر بیزارم تو با یکیش دو خاطر دارم به من ندارم با عشق ایرانی نمیتونم تو نمیپخونی این روزه گارمت کرده با قلبم چند بوده از این زندگی صدمم دلیل میباشم برای این برای چیزی که نمیتونم از آدم های شهر بیزارم تو با یکیش دو خاطر دارم به من ندارم تو با یکیش دو خاطر دارم به من ندارم با عشق ایرانی نمیتونم تو نمیپخونی PYM JBZ