Details
علی صدارت در گفتگوی با آقای ابوالحسن بنی‌صدر- روش‌های عملی(۱) تشکیل و فعالیت هسته‌های مردمی برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر ❊یک سینه سخن❊ تاریخ تولید و انتشار: دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۰ برابر با ۱۲ آوریل ۲۰۲۱ ❊ آدرس مطلب در سایت: https://alisedarat.com/2021/04/12/7702/ ❊
Comment
علی صدارت در گفتگوی با آقای ابوالحسن بنی‌صدر- روش‌های عملی(۱) تشکیل و فعالیت هسته‌های مردمی برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر ❊یک سینه سخن❊ تاریخ تولید و انتشار: دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۰ برابر با ۱۲ آوریل ۲۰۲۱ ❊ آدرس مطلب در سایت: https://alisedarat.com/2021/04/12/7702/ ❊
Attribution 4.0
Others are free to share (to copy, distribute, and transmit) and to remix the audio as long as they credit the author.
Learn moreListen to صدارت بنی‌صدر روش‌های عملی(۱)تشکیل و فعالیت هسته‌های مردمی برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر by صدارت MP3 song. صدارت بنی‌صدر روش‌های عملی(۱)تشکیل و فعالیت هسته‌های مردمی برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر song from صدارت is available on Audio.com. The duration of song is 01:08:38. This high-quality MP3 track has 501.23 kbps bitrate and was uploaded on 18 Sep 2024. Stream and download صدارت بنی‌صدر روش‌های عملی(۱)تشکیل و فعالیت هسته‌های مردمی برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر by صدارت for free on Audio.com – your ultimate destination for MP3 music.
خدمتون دوباره انشاءالله که سلامت خوب و خوش باشید امروز 23 فروری ماه 1400 برابر با دوازده همه ماه آفریل 2021 هستش به انتخابات که ارز کنم در داخل یک یونه بسیار بژه به انتخابات داریم نزدیک میشیم و این مسئلهی که چجور بشه اون تحریم رایگیری را به اجرا بذاشت و عملی کرد رو ما قبلا به هم دیگه مکردمان صحبت کردیم هر کدوم از دوستان ما من هم همین جماعه گذاشته با راژی اصر جدید مصاحبم بر اون قرار بود که چطور تلاش بکنیم برای ادامه یافتن تمایل اکشریت مردم برای مشارکت فعال در جنبش تحریم انتخابات خرداد 1400 همونطور که دیدید در دفعات قبل مردم بناشند تحریم بود دستگاه مخشوعی صدا و سیما و بقیه یه چیزهایی که در افتیار درایت مفلقه هست مردم رو تونست در اون جنگ غوانی شکست بده درست مثل شکست بادن باز جو زندان سیاسی را در داخل زندان های سیاسی که میرسوندش به حد بریزن و شکست شدن مردم ایران هم درست مثل همون و با همون فیزیولوجی به صدا هرمون های عصبی شکست شدن بریدن بریدن چندین بار در ساعت آخر محلت رأی گیری و تا زور مثلا حوضه ها خالی بوده و زور بدد که آی بودو بودو بودو که داره بدتره میاد داریم به دده حالا فیلن رأی دیدیم جن خودم رو نجات دیدیم بعد حالا ایشاده که خدا بزرگه یا اگه اینا نباشن ایران تقضیه میشه اگه نباشن نمیدونم بقیه چیزهای دیگه که اصلا دیگه اینقدر مسخره شد و واقعا مسخره تر از اون الله حضرت حمایمی که میگفت اگه من نباشن ایران میشه ایرانستان که دیگه واقعا وقت گذاشتنش وقت طلف کردن هست الانه که در اون عرایزم با مخاطبین راڈیو اصر جدید این رو گفتم که بسیار خوب الان اکثریت بیشتری از مردم میدونن که نباید رعی دادن این رعی دادن در واقع مشروعی از دادن به رژیم هست چند سال پیش پیشنهادی که من کردم این بودش که مردم اصلا در اون روز رعی گیری تو خونه هاشون بشینند ولی باز با مخشوعی با پیروز شدن قدرت ها در جنگ غوانی و شکست خوردن مردم مردم در روز انتخابات در ساعت آخر رفتن متاسفانه شرکت کردن ما چندین ساله که راجب هسته ها صحبت میکنیم من در دیسته هشتم دیماه 1389 یه مقابل تحت اونوان نقش من در استقرار و افتمرار مردم ساناری خط فاصله هسته های خوبجوش حقوق مدار منتشر کردم و اونجا راه های عملی رو که به ذهنم میرسید رو در اختیار گذاشتم ولی آنها میخواستم اینم در روزش بکنم بر اساس این ارائز که هم در مقدمه گفتم خیلی خوبه که اگر که نصف فرمای جنوبالی در مورد روش های عملی در مورد تشکیل و فعالیت هسته های حقوق مدار صحبت بکنیم و مشخصا به این به پردازیم که این هسته ها یک جوری این گوشدان احساسی رو قناع برخشند که در جنگ روانی قدرت علیه المت شکست نخورند در اون ساعت آخر و متاسفانه امکانات ما اینقدر کم هست که دیگه در اون ساعت آخر ما نمیتونیم با رساله های بسیار محدود ساسون شده که در اختیارون هست به تقابل در واقع تقابل نه به دفاع از خودمون برخیزیم در این جنگ روانی که صدا و سیما و بقیه قدرت های خارجی هم همینطور علیه مردم ایران به راه میاندازن خواهش میکنم بفرمایید برای اون برس انتخابات رو در یک گفتگوی دیگری انجام میدیم برای این که منطقه مستقیم بدا کنه با رفتاری که مردم در پیش میدید هم همکنون میگوین به این که اون بسیار اشکال طلاف جماعت و این ها مردم میبینید که نرفتید رعبه دیگه چی کسانی رفتن مجلس و چی دارن میکنن که مثلا دیگه این تخصیه مردم رو که رعبه دارن و این مجلس مقرون ها از نخاله ها تشکیل شده و این کارهای عبرت میکنه این در واقع وارون چرد دادن واقعیت هست دقیقا وقتی یک ملتی گفت که این حاکمیت ولایت حق منه تصمیم گیرنده من هستم نماینده کسی که من انتخاب میکنم اون باید موجود تصمیم من باشه اگه نشد اگر چسانی که نام زد می شوند اینها رو به جیم معنین کرد من از حق طبیب خود که شرکت در اداره امور اون کشور هست از حقوق شهروندی که حیاتی حقوق ذاتی حیات شهروندی محروم شدن من در انتخابات شرکت نمی کنم یعنی رعی می دهم که حاکمیت با من هست نتیجه چه می شه؟ نتیجه می شه این مجلس به خلاف اون که این آقایان تبلیغ میکنند این مجلس این منظرت این رژیم تو دنیا تا چه اندازه پایین آورده ببینید تو در نظر خود شما این رژیم را چقدر ساخت کرده ببینید ماهیت رژیم یعنی همین منجلس دقیقه بذکه شما این با رعی خودتون نشان دارید که این رژیم لیاغت حکومت به شما را ندارد این رژیم به صورت از رعی است فساد تاز پایین نمونش همین منجلس بسیار دست آورد بزرگی برای شما همین کار شما با انتخابات ریاست جمهوری بکنید اون هم یکی نمانند نیست این آقای قالی باخته شده این یعنی رژیم در محرز سقوط رژیم که بعد چههد سال چسانی را می توانه نمزد بکنه برای انتخابات ریاست جمهوری از قبیل آقای رئیسی قاتل فاریشی آقای قالی باخت به اون فشارتهای عظیم در شهداری آقای رزاری به اون ثوابه برگرد سال هزار آدم نتونسته یک نفرت بدن به این منذهه نقطعاً این آلوده نیست این رو نامزد بکنه آره اون آقای داودی دوست آقای احمدی نجات مصاحبه شده مصاحبه کرده خاندنیه این آقایه که هشت سال رئیس جمهوری ایران بوده آقای خاندنیه می گوید پتش به فجرو بسیار نزدیک بوده خود رو یکی از متوحیمست به این که با امام زمان در اثبات مفتقیمه آقای احمدی نجات و منتظرست میگه به یکی از سرایشون ممکنه شش ماهم میگه وراتب هی میگه یه رژیم شش ماهمی ست تمام نمیاره سقوط کنه یا امریکا به ایران حمله کنه سیشتاختار بزنه رژیم مجبور بشه بود رو بیاره یا این که به استلاح خود مردم جنبش کنن رژیم در مرض سقوط قرار بدیره این آقای رو بیاره این در واقع منتظر هست یا یک کسی نامذت بشه از اون طرف وزیارتی بشه که رژیم مجبور بشه این رو در مقابل اون بیاره جرو یعنی باید از راه فاجه این آقا برگرده به ریاست جمهوری این هم هم فکر و هم کار آقای خامنه ای 18 جمهوری رو بوده این از که شما مردم ببینید یک رژیم ای که ناتوان شد از پرورش استعداد اصلا یه حجب سیلاسی وقتی ناتوان میشه از پرورش استعداد و وقتی که پای انتخابات پیش میاد نمیتونه نامذتهای مناسب برای به جامعه پیشتهاد کنه یعنی اون حجب مرده غالبه از راه به قلبم میبینید که به همین تحصیل به صدا کوشت میشن منهر میشن من میرم به کار شم مختلفان فرسون هندو سوسیالیست یه وقت کندین به قول فرانساویان که دولت مرد و توانا به مدیریت مقام یا سرجمهوری داشته خب هزرگذاری فرانسا بود و دوتا رئیس جمهور در همین فاصله داده که ایدهش آقای میتران چهارده هزار سرجمهوری داده که بیشتر از دوگل همه هست خب حالا هران نداده کسی فرانسا شده کوچه 5-6 درسته برگرد از 30 درسته به عنوان 5-6 درسته شما بس مردم این قضیه هست یک رژیم میخواید دنیا را اولیان کنین که معلوم شد این چی هست در واقع بهترین روش همین تحریم انتخابات هست وقتی این کار کنید رژیم اونی که هست نشون میده خودشون گوشش گوشش هم میره پکارش حتی این تیپ های مثل حسن روحانی هم برای رژیم زیادی ها بله این نسقوط شده خب شما مردم قضیه کارشونو بدانید و یک تحریم وسیعی این رژیم رو اونی که هست واقعا اولیان در معلومه دیر دنیا قرار بدید وقتی ببینید این ها میتونن کاری بکنن که وطن فروشی هایی که میکنن بکنن یا نه حالا بروش داره بخش بگو مقدمه داره اون چوپس شما بله بفرم بله پیشتهادی پیشتهادی که ما کردیم در باب هستها این رو یه تجربه هست مثلا این که فقط نظر باشه که به جامعه پیشتهاد میشه و نه نیست ما در دوره شا هسته تشکیل دادیم و وقتی به ایران رفتیم ما این هسته رو داشتیم و با این هسته هست که ما محفظ شدیم سخنگانی ها در سطح کشور بعد ایجاد روزنامه انقلاب اسلامی که تا این تاریخ در تاریخ مطبعات ایران پرتیراشترین روزنامه بوده هست محل جنیان آزاد انتیشه ها بوده هست ارز کنم به شما یک مثلا قصور راه نمایی رو احران کرده به اونها وفا کرده هست در دوران از اول سال قبل پتید این دست به دست میشده هست یعنی ما اگر چابخانه می داشتیم می توانستیم تاریخ میلیون تیراش چاب کنیم اینه که اشخاص می خریدن می خوندن بعد می گردندم به فروشنده که اون دیگه بتونم به دیگری بده هست بعد انتخابات ریاست جمهوری رو بردیم با هفتاد و شش دست هزارا بعد جنگ اداره کردیم با یک عسش مطلعشی دشمنی که از پشت جفت گوشده بود یعنی بزن کودسا چند و در خرداد شهست اگر کودسا انجام نمی گره با پیروزی اون جنگ تمام می شد خسارت هم می گرد بعد اقتصاد کشور رو در اون وضعیت کذایی بغران و انقلاب دیده این که مراکز متحرکت تشمیم گیری اینا اداره اقتصادی که وقتی که جلسات اول شهران انقلاب تشکیل شد در خزانه دولت پول برای پردافت حقوق کارمندان نبود با همه خالی بود رژیم شایی این بلد سر اقتصاد ایران آورده بود اقتصاد اون دوره تدایی بوده یک کرده خارجی هفت و نمیدونه هش ملیارد دولاری هم در دستی ملت گذاشته و رفته بود هش ملیارد دولاری بودن بکور اون زمان ما اینها رو اداره کردیم از اون زمانم تا امروز قائم خود یعنی در استقلال و آزادی با استقلال مبارزه می کنیم و کارنامه همون رو در گفتگاه رفتی توضیح دادیم هم اکنون من در یک جمع سی نفری جمعه مترتفه داریم در یک از این جمعه ها از سی نشته خود محمده در دانشگاه های مختلف داریم و ده استاذ دانشگاه یعنی دانشگاه ها هسته همچنین نیست که بودیم یه چیزی تشکیل شده فعاله الان ما سال که داریم برنامه تلویزیونی داریم چتاب چاب می شود و همکاری در این پانون اساسی بر پای حقوق و پنج دانه حاصلش این کار عظیم پیشتاهات به جامعه بشریست شما میگوید چقدر کارایی دارد و چقدر صدا توانایی دارد اگه دیگران اینها رو ندارند اونها تشکیل رهسته ها رو به ترتیبی که ما تجربه کردیم تجربه نکردن نوشه هاشون مثل حضاب که یه سه رهبری می کنن بقیه ما حالات و فعل نوشه ها دستوریش بنابراین افراد حال خلاق نیستن نتیجه کارایی ندارن از اون که دارم بحث می کنم حاصل تجربه است که نوشه ها که به کار رفته و می ردد اینها در چه سانی بخواهم اون تجربه رو دنبال کنن چه نوشه باید به کار ببرن سعی می کنم ساده بگم که به صلاح شنواندگان این گفتگوها بتوانن این رو به صلاح این دروش رو کار ببرن اول اینکه این حصتها همچن لازم نیست که افراد به چرخم ببینن که در به صلاح چه سانی پیدا کنن با اون ها بیان بگیرن خانم آهان میتونی حاضر بشینیم و هم یه حصت درست کنیم این کار ها رو بکنیم نه چند تا دوست میتونن حصت درست کنن در خانواده افراد خانواده میتونن حصت درست کنن خیشان میتونن حصت درست کنن بعد اینا رو بس بدن یعنی که باید از نزدیک تنین ها شروع کنن بعدی اوله از نزدیک تنین ها که کامل همیشه بهش اعتماد کرد این درست نداشته باشه به بیرون پس قاعده اول این شروع با نزدیک تنین ها با دورترین ها نه با کمتر دورترین ها هم نه با نزدیک تنین ها این قاعده اوله حالا قبل از این که به دوازه دیگه به پردازم میگویم که اصلا هسته وقتی منامی دهد که تحول از پاین باشه نه تحول از بارا این خیلی اصاسیست برای این که ما توضیح بدم تحول از پاین چیست تحول از بارا چیست اگر تحول از بارا جاش داد به تحول از بارا جاش داد به تحول از بارا جاش داد به تحول از بارا هسته میپاشه قبلن یک سیر از خود دیدانه شدنه تحول از پاین به بارا رو میگم که یه زمینه باشه تو ذهن شنومنده که در سطح جامعه ها ببینه که این چجوریه گفتم که این آقای پیچتی و این هم چهه پنجار نفر که عاشناس بررسی جرزن پنجار کشور رو این تحمول آرای گشت های مختلف جامعه هایی که داره دمترسی هستن در از کندین دهه آره از 1948 و 2020 خب این میگونه هم در این بررسی گشت های مردمی از این چپ بریدن چپ رو هم میگه که اینا دیگه حالا چپ بررحمن هستن یعنی خود رو مثل کاست بررحمن های هند طبقه ممتاز میدونن و معمول رهبنی مردم این از خوددیگانیگی تحمول از پایین به بالا حالا من سه تا مثال رو گرفتم این سه مثال رو اولی به این مثال میکنم یکی تحمول مثلا از پایین وقتیش جای خودش داد به تحمول از بالا و توتالیتالیز یا اشتباد فراگیر کلیسه رو در قرون وستا به وجود آبود اصل کلیسه یعنی جامعه اول این بود جامعه مسیحان که میشه باید گفت که یک اوناهایی که میگرمیدن به آین مسیح این اجتماعی تشکیل میدادن که کاراشونو به طور شعرائی مقرار دارم میگن خواهش کنم که بعد که این امپراطوری روم به طور به انهتاد افتاد و در جریان سقوط فراگرفت و این مسیحیت به طور فراگیر شد و جامعه رومی اجاری های امروز گرمی زند به مسیحیت تیلی سال به تدریج تغییر کرد اول چه اجتماعی مسیحیان بود یه ماه شما شد که این مثلا دستگاه رهبری کننده مسیحیان و این دستگاه رهبری کننده مسیحیان به تدریج رفت رفت برا شد سلسل مرافق پیدا کرد پاپ و اصخف و پاپ و اصخف و پاپ مقام معصوم شد و گفتن پیر که یکی از صحابه واریون مسیح بود ایشون گفت که خدا من کلید آسمان ها و زمین رو به پاپ داده به مسیح داده منتقل می شود به پاپ یعنی اون در واقع حاکم است در حقیقت منتقل دارد بر آسمان ها و زمین به این هم بسنده نشد واز رفت رفت بالا شد به این که به تجسیم تجسیم نه نماده یعنی خدای مجسم تجسیم تسریز پاپ شد تجسیم تسریز پدر حق یعنی خدا ابن یعنی مسیح روح قدر تجسیم این ستا شد آقای پاپ که می گوین آقای خومنی هم طابع این فلسفه تجسیم بوده یعنی خدا خود رو خدای مجسم می دیده خب این سیده از جامعه مسیحیان که به شعرائی اداره می شوده رفته شده تجسیم اون تسریز دارای ولایت مطبقه بر جان و مال و ناموس مردم روی زمین برش آشمال ها اون دوران سیاه انکیزیسیون یعنی تفصیش آقایه استبداد توتالیتالیزم مسیحی بر این تحوله یعنی این از خود بگانیدیه پس اون اولی جامعه به مسیحیان اون تحول پایینه یعنی هر انسانی تحول میکند از غیر مسیحی به مسیحی برای شرکت در جامعه مسیحیان که امور خودشونو معم دوستانه اداره کنند مثلا اون جاش دارد به این استبداد فراگیر آقای کیلیسیا رفا و دستگاه شبکه گسترده کشیشان که اینا به خودشون اجازه دادن که افراد رو تفتیش کنند که جن نرفته باشد تو تنشونو یعنی دونم اینا انسان آتش دادن شکنگه ها عجیب قریب افتها کردن و کار گردن اون دورانی که اصلا کسی اون گالیله یک کلمه گفت که این زمین به دور خرشد میکرد مجبورش کردن به مادر محاکمه که اصلا پوسش بخواهد و اعتراف کنه که خطا گفته بود اینجور نه علم و این چیزها کسی جورت نداشت اسمشو بیاره این یک نمونه نمونه دونگاه مارک ایشون یک پرصوفه به صورت نظریه پیشتهاد کرده به نظر بنابراین دیالیفتی که ایشون میگه هجرد دیالیفتی که از رأسش به زمین گذاشته بود من برداشتم از قواعده به زمین گذاشته مارش میگه قواعد دیالیفتی که ایشون میگه برمیشه مورد این یکیش این حض تضاد از راه سازش و تفاهم یعنی وقتی که این ساختار که مالتت و خصوصی شرمایه باشه با محتوى نیروی انقلابی یک طبقه کارد که وجدان پیدا کرده به خود به عنوان طبقه خوب توجه کنین وجدان پیدا کرده به خود به عنوان طبقه این طبقه است که وارده عمل میشه اون ساختارو که حالا تنگ شده مثل آبی که توی این دیگه های بذاری درشو ببندی نتونه بخار ازش بیا بیرون دیگه زود پرد آتش کنی منتجر میشه این هم اون ساختارو میپاشه وقتی پاشید دیکتاتوری پولتاریا تشکیل میشود نه به معنای به کار بردن زوره به معنای قلب احتیاط سر بمارکیت خصوصی آزاد کردن برجوها آشتی کردن برجوهای آزاد شده با پولتاریا در انسانیت از اون به وقت طور خطی این تحبیل میکنه انسان تا انسان جامعه طبعاتم از بمیرن خیلی کتا و خلاصه این نظریهشون اینه خب اول دیگر دیشی از خود دیگرانه دیر آقای زنین انجام کرده دو تا کار کرده یکی آمده گفته که حالا تا ما بشینیم این طبقه کارگرد به خود پیدا کنه به عنوان طبقه اومدن کار به قیامت گفته در عمل در عمل موشن فتیران متعذر به برجوازی خائن میشون بفت طبقه خودشون برجوازیست اونها میان حض به پیشانگ طبقه کارگرد رو تشکیل میدن و این حض طبقه کارگرد رو رهبری میکنه به انقلاب کرد پس این اول اون تحبیل از با این که خودشوش انجام میگرفت این طبقه بود حالا دارد به چهی جاشه به تحبیل از بارا یعنی حض به پیشانگ همین که طبقه کارگرد رو رهبری میکنه اینا یکی دو آمد اون تحبیل خودشوش بود دیگه این آمد ارادگرائی رو وارد کرد گفت نه این حض باید اصلا عرض میکند که انقلاب بکنه و میکنه خب این چجوری عرض میکنه دیالکشی که چیه آه این جام مفهوم قدرت وارد کرد گفت هر دفعه هر مبارزه سیاسی قدرته برنامه مبارزه نیست اینجا ما میگیم ایرانی ها طالبا نمیذادن در این جهته پس این حض طبقه کارگر حضف خود چه قرار میذه چیه تصرف اوتوکولتر یعنی دولت نگهداری دولت بیکار بردن دولت برای اجرای مرام اون تشکیل جامعه بی طبقه است پس این ترتیب ایشون اون تعویل از پایین رو یعنی اون تعویل خود چهوش و گشتان پیدا کردن طبقه کارگر این رو تبتیل کرد به تعویل از بارا توسط حضف طبقه کارگر که حضفش تصرف و قدرت و بیکار بردن قدرت برای تعایل کردن طبقه کارگر رو تغییر کنه و تغییر بده اون قدرت بیکار برد که نوانه برد داره و جامعه سوسیالیستی تشکیل بشه انسان جامعه بوجود بیاد آقای استالین آمد این به اصطلاح یک تغییر امیشون در اون دیادرستیک داد گفت تضاد اون ماشته میگفت میگفت در احسانیت اینا این آقای آمد دوخه این به اصطلاح تضاد با حرم حل میشه به اصطلاح تخصیه های خونین دوران استالین و بوجود آمدن استبداد فرادید استالین اینجوری شد پس دیدین چه سیدی تحول کرده والا اون مرام ماشته بیچاره در واقع میگن تخصیه اون مرامه در واقع تخصیه این از خوددیگانیگی یعنی این تحول از پایینه که جاش دارده و تحول از بارا که قدرت نقشه اول تجاب کرده و مرام وسیله توجیه قدرت شده این هر هستهی باید متوجه باشه که این برا سرش نیاز اگر آمد اون هسته دیگه فاسد شد و اگر متراشه هم نشه میشه این چیزا گروه های سیاسی که دگار کنه توی ایران تشکیل شدن مثلا برای ایجاد جامعه بی طبقه تحولیتی یادم دنم انقلاب قرار سری حالا سمیمونیم به چه روزگاه هنوان هسته این اینهتات این گروه سازمانه های سیاسی همیشه اینجوریه یعنی تحبول از پایین جاشو میده به تحبول از بالا نهره که اینجور شد دیگه اون پرچه شدرده میره سه نمونه سه با انقلاب ایران و آهای کومنی خب جمعه ش مردم ایران جمعه ش مردم ایران انجام دادن آیا به دستور یا به پیشتهاد آهای کومنی بوده حکم شعری سازه شده که مردم جمعه ش کنید خیلی ایشون حتی چهلومه تبریز حاضر نبود احلامیه بده ما هی اصراح میتردیم شما عمل کن میگفت که اگه سنگ رویخش شدم که حاضر نبود عمل کنه درسته که جمعه ش بخوابه با اون بیشتر سنگ رویخش در چهلومه تبریز ایشون اولین حلامیه بده پس جمعه ش مردم ایران کردن یعنی ترور از پایین خود مردم تغییر کردن میشه تغییر بده خیلی حالا این خبرنگار ها رفتم ایران و پی در پی از اینجا گزارشات میدن که آقا ما میریم پیش این مراجعه تقدیل و این روحانیون مثلا از تهران فعالیت سیاسی دارن خب شما میخواد چه رژیم میبیارید جای رژیم شام جواب ندارن میره که میگرد میخواییم برگردیم به دوران امیرال مقنین علی خب که اون دوران با این وضعیت امنیت دنیا چجوری میخواییم اون دوران جواب روشن ندارن یعنی اینجا تبلیغ میشد که جنبش همگانی بدون حضف نمیدونه چی میخواد جایی این رژیم بذاره تا آقای خمینی آمده به فرانسی اینا مرتب 19 مسئله و مدبعات دنیا تر میشود این رژیمه جنبش مردم ایران اونها رو من فهرش کردم برمان مسئله 19 گانه 19 جواب بر اونها تحیه کردم روز ثمومه برود آقای خمینی به پاریز که رفت نفر شطور دادم به ایشون گفتم میخوایی اینجا ماندگار بشویی برمان طبعیتی از دلالت فقر بگو از هر چی درخواست بگو اگر میخوایی برگردی ایران این 19 مسئله هست 19 تا جواب داره قراره هفته عمومیه بعد اضافه شده شده بیشتر این جوابه ها رو دادی این سرسده ها که ایران انقلاب ایران نمیدونه چی میخواد این هفت بمیره هفت کار سرمایه بیرنمالی عظیم میاد حامیه شما انقلاب ایران میشه جنبش به نتیجه میرسه قبول شد یک کومیشن کومیشن هم تشکیل شد دادشون که من هم عضوش بودم که این خبرنگارها سواله ها رو میکردن میدادن قبلن باید میدادن اون کومیشن جواب طریقه میکرد میداد به آقای خومنی آقای خومنی اون رو میخواند به عابضه میشه پود همون سواله ها رو میکرد ایشون هم به فارسی همون جماعه ها رو میداد آقایان یا یزگی یا چیگه که دیگه ای که میدونستن اون جماعه ها چی هست ترجمه انگریزی یا فرانسان رو به این خبرنگار ها میدادن و اون هم میرختن پس ایشون بیانی که میکرد دیان تحبیل از پایین بود بیشتر هست مثلا این که استرال آزوجی ساجه خودش حقوق انسان کرده انسان دارد ازش پرخوردار میشود هرش کنم ما یک دموقراسی پیشتفت تر از غرب میخواهیم که هر ایانی در اداره امور کشور خود چرکت کنند یعنی تحبیل از پایین خب پتا ما تره شوراه ها رو هم پیشتهاد کردیم که ایشون رو بریم ایران تا ببینیم اونجا وضعیت چگونه هست انشاءالله اگر دیدیم از مساعده تره شوراه ها اجرا باشید که نشوند حالا مارد ایران شده میشوند از فروگاد تا بهشتر رهره اون جمعیت عظیم ایشون رو سرمخت شد من توی دهن این دولت میذارم من راسته اعتماده من دست به خود دولت وحیم میکنم درجاه من اینکه میگم خمینی دماد روه مردم هست من پیروه مردم هستم مردم پیروه من نیستند درجاه شد ایشون صاحب من من شاهبستیار چشمار تو دهن دولت وختیار میذارم دولت محرم میکنند بعدم دولت محرفی چه هست این سیر اعدامه داد حالا پیشنمیس قانون اصاسی رو اون وقت جنب مساعد نبود نمیتونست بدون وراد فقی این تهیه شد وقتی مجلس خبرگان تشکیل شد و قضیه گروهگانه ها و تصرف سبوارات املیکا بعد حوض شد پایی وراد فقی دمیان آمد و حالا اونجارم چه تلاش عظیمی به کار بردیم و این وراد فقی شد نظارت فقی ولی بعد همینجور ایشون تجاوش کرد به قانون اصاسی و آخر سالم در از وراد مطلقه فقی شد حالا اون تحره محرمانه آقای ابراهیم یازی ابراهیم یازی همچنین تحول از بالا و توتالیتاریسته یه رهبر اختیارات مطلق و شورای انقلاب و حالات پید او موجه دستورات او چوتون پایی های قدر سفاه و دادگاه انقلاب مرنب و حضبی که کشتی ها محرم داره کنه اینکر هم مخفی محتلا نداریم این تحول از پایین در جهه همین انقلاب ایران جاشی داد به تحول از بالا یعنی قدرت شد چیه؟ محبر اسلامی که اندیشه راه نمایی انقلاب ایران بود باید همه ایدولوژی که اون زمان بود اسلام تمانست این بسیارا به اندیشه راه نمایی انقلاب بشه بر حاضر این که به این استقلال آزادی و حقوق انسان و حقوق مردم و حقوق مدلی و اینا مجموعی ناشدون خب این اسلام هم گفت آقای خمهنی من از راه مسلحت در فرانسایی حرف هایی دادم خودم عکسشو میدم حتی جاشی به اسلام فیضیه نداد شنه منده خوب گوشت داشت باش کنم این اسلامی که آقای خمهنی در فرانسایی نتیجه کار و تلاش عظیم ما بود از خودگان بیزدائی و بازیافت دین به مسابقه بیان استقلال که شد اندیشه راه نمایی انقلاب ایران او رو کنار گذاشت نه برگشت به فکر نخشت نخشت برگشت به قدرت شد تجسم قدرت و اون اسلام فیضیه را کد وسیله توجیه اون قدرت مطلی هم منتشر کد گفت که این برایت حتی میتواند اکرام دین را تحصیل کنه که اون آقای آذری قومی گفت حتی میتونه توحید هم تحصیل کنه پس این دینی که شما هی بهش فرش میدید این خودش قربانی اوله حتی اون اسلام فیضیه هم قربانی قربانی اوله حتی هم قربانیه یعنی الان یک افراد مزگ بفراد که در قوم یه فتوای بدهد باب تبع آقای خامنین نباشد اون بشاره به سلابه شون کشن رهبرون حق نداره فتوای خلافه نظر آقای رهبر بدهد این پس این سیر تحولی که فتوای خومینی و این مولاتاریا انگام داد از انقلابه از اون بیان پاریش اون وصوله بشکانه تا این مرایت متدقه فقیر یعنی سپاینی که سابق اختیار شده بود باید تغییر میکرد تغییر میداد این حالا جا شدد به به کسی که به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به
