صدارت-افزایش کیفی و کمی، و استمرار اعتراضات صنفی

اینکه با اون نرسیانش ماست دیگه سرمونو به نظیم پایین که هر چقدر دلشون خواست توسری بزنن به ما یه موقع هستش که نه ما خودمون رو شهروند میدونیم و دارای حقوق شهروندیم و البته دارای حقوق سردی بانوان یک امسان دارای حقوق ملی بانوان یک ملت خب انا چیزی که بیشتر مورد توجه بوده این اواخر پرستاران عزیز وطن ما بودن هموطنان عزیز ما که به شغل شریف پرستاری مشخول هستن قبلا معلما بوده بعد قبل از اون ارزن به خدمت شما بازمشستگاه بوده کارگراه بودن کارمندا بودن مالباخدگان بودن همچنون که فرمودید تک تکه هستش و این قطرهای جدا از هم متاسفانه هنوز به همدیگه نپی بسته که یک وقت به یک سیل خروشانی بشه که با خروش خشونت زدائی بتونه زمان رسیدن به سقوط فیزیکی این رژیم رو کتاه تر بکنه و براندازی رو حتی خشونت زداتر این قطرهای باران به هم پیوست مدیریت بکنن و اون دوران موقعت رو هرچی کتاه تر و هرچی خشونت زداتر پی بکنن تا اینکه برسه به انتخابات دستولایی دولت دائمی همتون که عرض کردن جدیدن همان سنفی که بیشتر اعتراضاتش به چشمی خوره هموطنان پرفتار ما هستن در جه های مختلف، در شه های مختلف در شه های مختلف، در قسمت های مختلف هر شهری اینا اومدن و به صورت دستولا جدا از هم یک تظاهراتی رو، تظاهرات سنفی رو برگذار کردن شعار هایی که بوده از جمله پرستار داد بزن حقت رو فریاد بزن یا گفتن که وعده و وید نمیخوایم ما حقمون رو نمیخواییم حقمون رو نمیخواییم ببینید تعکید داشته به خصوص در این دوتا شعار بر حق این یک وقت تمایزیست که هر چی که میگذره کانونی میشه که حال اون تظاهرات و اعتراضات و اعتصابات و راحته مایه ها و تجمعات هستش که شکل میگه و برای همین هستش که خوشونت زدان تر شده نسبت به سابق معفق تر شده در خوشونت زدائی و بطور کلی معفق شده بیشتر از سابق در رسیدن صدای خودشون رو به گوش بقیه اصناف و بقیه مردم در ایران در منطقه و کم کم در دنیا میگه که ایکی از از خانم که پلاکارد هایی که دسته یکی از این هموطنان پرستار ما بود یک پلاکاردی نوشته بود روش پرستار میمیرد زهلت نمیپذیرد شعارم میدیدم و یک پلاکاردی نوشته بود یک ساعت کار پرستاری مساویست با یک بستنی چوبی کار پرستاری کار بسیار شاقی است یک پرستار مثل هر شغل دیگه ای اونم خانواده داره این درد معیشتی که هرچه متاسفانه میگذره در این رژیم امیفتر و شدیدتر میشه رو اون درد رو درمان بکنه باسته که یکی برها در زمین اقتصادی بتونه مایحتاج خودش رو ارزن به خدمت شما بتونه براورده بکنه میگه پرستار میمیرد و زهلت نمیپذیرد زهلت در قلم روه اجتماعی است زهلت در قلم روه فرهنگی است زهلت در قلم روه سیاسی است زهلت در قلم روه روانی و احساسی است و البته در مورد این شعر که هست کردم زهلت در قلم روه اقتصادی و جای تحجب نیستش که فرار مخصوص ها به این تحتیب در جامعه بهداشت و درمان و پزشکی و پیرا پزشکی شاید بیشتر هستش تا بسیاری دیگه ای از مشاقه در تمام دنیا اونا رو رو دست میبرن ولی متاسفانه توی کشور خودمون اون آقای امام وصرف با کمال پرروی با کمال وقاحت خیلی پرروی میخواد با کمال وقاحت میاد میگه که زمان کورید کار کرده کار کرده پرستار پولوش رو گرفته خود این آقای با این وقاحت و پروی پولی که چند دین و چند برابره به صلاح حقوق و مواجب یک پرستار هست رو میدیره و چه کاری میکنه بغیر از سده و زدن به دین و ایمون و ایران و ایرانیت اون جایی شعال داره یا اون آقای در مقام ریاست مجلس یا معاونت ریاست مجلس میاد میگه که خب بله یک کسی گفت تو مجلس که ما فراد و مخصوص ها داریم گفتش بله داریم ولی خب مهم نیست ما احتیاجی نداریم یعنی ما به این مخصوص هایی که تو ایران این استعداد هایی که در ایران تولید میشن به زعم این آقای ما احتیاج نداریم ولی مثلا امریکا احتیاج داره فراد ها و اتحادی اروپا و بریتانیا و استرالیا این ها احتیاج دارن ولی ما احتیاجی نداریم ما نبود احتیاج داریم به آخونده بیشتر ما احتیاج داریم به لاتلوت و نوهخون و عرشوت بسیجی بیشتر نبود این ها را ما بیشتر احتیاج داریم به زعم این آقای در صورتی که واقعیت درست خلاف این هست خب حالا یک یادیم بکنیم از امروز نوه همه شهری و ما 1403 برابر و سی همه اوت 2024 هستش و در همین روزها بود که روز پزشک بود و یک یادیم بکنیم از همکاران عزیزم که جال خودشون رو باختن در راه شغلشون و عرش به رهیمانها رو خانم دکتر آیلار حقی خانم دکتر آیدار رستنی آقای دکتر عبدالرزا سودخش و آقای دکتر رامین پور اندرجانی این چیز جدید نیست ما فقط چهار تا اسم رو از خانمتها و آقایین دکترها به ذهن هم رسید و گفتم اون اصلا اون ابتدا که دکتر سامی رو توی متب خودش شهیدش کردن به اونجا میره ما احتیاج نداریم به دکتر احتیاج نداریم به پرستر ولی خب امریکا و انگلیس و اروپا دارن خب حالا برگردیم به اون چه که شما دقدقه زهن و دل شما بود و در معرفی برنامه زکر فرمودید و اون قصرهای پراکنده از اعتراضات و تظاهرات سنفیست این جمعه پرستاران چه چیزهایی داره و چه چیزهایی میتونه داشته باشه اگر نداره یعنی زرفها و قومتهاش رو هماناییهاش رو که بتونه موفقتر باشه و بتونه از به صلاح اصناف دیگه هم کمک بگیره یکی اینه که همون مطالبات سنفی خودشو بهش برسه یکی اینه که کمک بکنه به مطالبات سنفی اصناف دیگه و از وقت دید و وقتی که گسترده بکنیم برسیم به مطالبات ملیمون به حق و حقوقمون تحکید میکنم بر هموطنان بسیار عزیزی که من میکردن با ایمین هایی که میفرستادن و تماثایی که میگرفتند که مردم نون شب ندارن تو چرا راجب استقلال و آزادی و اینجور چیزها صحبت میکنیم حالا معلوم شد که به دلیل اینه که به حقوق حقیقی مردم حقوق ذاتی مردم تجاوز شد و میشود در تمام اصناف هستش که ما در زمینه اقتصادی هم به حقوقمون تجاوز میشه و این خشونت های اقتصادی هر چی که میگذره دوامنش بزرگتر و بزرگتر شده به لحاظ کیفی و به لحاظ کمی که رسیده به اینجا که واقعا آدم نمیدونه چی بگه یه دونه بستنی چوبی مساوی باشه با یک ساعت کار یک پرستار آنطور که در پلاکارداشون نوشته میدن حالا اگر که بخواییم به یک سوی نکاتی بپردازیم به اعتراضات و تظاهرات سنفی و ببینیم که چی جوری میشه این غفیه سرگردن بالاتر و افاق دید و بسترده تر کرد و ببینیم که همین مطالبات در همین سنف و سایر اصناف و همطور که عرض کردم به طریق اولا تمام نلت میتونه نتیجه بخش باشه یه چند تا نکتر رو میتونن ذکر بکنن یکی اینه که اعتراضات تظاهرات مطالبات همکاری ها اعتلاف ها حالا مهوله چی باشه حقوق حقوقیت ذاتی بشر هستن و دیگه این که نفی تبعیز نفه هجمونی نفی برتنیمداری ترویج رواداری گسترش کسرتگرایی چرا؟ زیرا که حقوق همه کسانی هستن حقوق ذاتی دیگه این که استمرار در فعالیت ها و مطالبات و اعتراضات استمراری که عرض می کنم نه برای یک سنف و برای مطالبات اون سنف یعنی اینه که اگر که پرستار ها حقوقشونو زیاد کردن اضافه کاری اجباری بهشون ندادن اونا دیگه برن بشینن خونه شون در بعد چند ماه دیگه دوباره همونو رو بگیرن ازشون یعنی که نه یک دیده ریشهی داشته باشن به مطالباتشون که ریشه این تجاوزها به حقوق رو بهخوش کنن نفی تبعیز ها حقوق همه کسانی هست استمرار چرا؟ زیرا که حقوق همه زمانی هست نفی دیگهی که لازمه شماره سه نفی تنگ نذری هاست انحسار و انحسار طلبی هاست قوم و قومیت گرایی هاست گروه گرایی هاست مکان مهوری چرا؟ زیرا که حقوق همه مکانی هست در جوف همه زمانی همه کسانی و این چیزهایی که به همه حقوق مربوط میشه همه مکانی هم هست چرا اینه به ذهنم آمد؟ برای اینه که متاسفانه در یک بحث آزادی که در پاریس چند سال پیش داشتن با هموطنان کردمون اون آقایی که ظاهران در اورپا فعال هست به نمایندهی از یکی از این احزاب کرد یک کسی از دوستانش که در اون جلس حضور داشت در مورد به صلاح مشکلاتی که برای کردها و تجاوز به حقوقشون صحبت شد من تأیید کردم تأکید کردم که بله درست دروغ نمیگی ولی این یه چیزی نیستش که مربوطه و ملحصره به کردها باشه یه چیزیست که در تمام ایران هست و از جمعه اون موقع بلوچ ها و یه حرف ها رو مثال زدم و ایشون رسمن گفت به ما چه مربوطه نه ما فقط راجعه به کردها داریم تلاش میکنیم و فعالیت میکنیم بلوچ به ما اعتباطی نداره اگر که واقعیت نداشت چنین حرفی از یک فردی که در اون جرسه بود شاید به ذهن من باور نکردنی میومد که واقعا بگه من که از مهنت دیگران بیغمم از این کمتر نیست میدونید که سعدی نامش رو چیچی گفت نشاید خب پس فعالیت ها و اعتراف ها خول محور حقوق چرا که حقوق ذاتی بشر هستن هر بشری بدون هیچ تبعیزی در هر مکانی و در هر زمانی به معنای اینی که باید استمرار داشته باشه نه این که بیاد بیرون یک چند تا داد بزنن بگن خب نشد داریم حالا خونه همون نه اینی که بیاد بیرون هموطن یا پرستار حقت رو فریاد بزن الزامن بیرون تو خیابان های حقیقی نیست خیابان های مجازی هم هست ولی باید استمرار داشته باشه باید استمرار داشته باشه این باید تحکم نیست یک لازم هست شما مثل این میمونه که بگم واسه اینی که زنده بمونی باید نفس بکشید این که تحکم نیست یه بیان یک واقعیتیه برای اینی که عمر این رژیم کوتاه بشه زمان رسیدن به سقوط فیزیکی این رژیم کوتاه بشه دوران موقعات کوتاه بشه و خشونت زدا بشه تمام این دوران باید استمرار داشته باشه فعالیت ها حول محور حقوق در همه زمان ها در همه مکان ها توسط همه افراد حول محور حقوق که ذاتی هستن یک چیز دیگه ای رو که در مورد حقوق صحبت کردیم بسیار مهم هستش در این افری که ما داریم زندگی میکنیم دو تا حقه بسیار مهم هست از حقوق بشه حق اطلاعیابی حق اطلاع رسانی حالا بخواییم فیلی در یک مثال کچیک اینو بیاریم اگر که اون پرستاره پلاکارد یک ساعت کار حقوق یک ساعت کار برابر رو با یک بسنی چوبی رو اگر اطلاع نداشت بسنی چوبی چنده اونو خب خیلی سادش بکنم یا اطلاع نداشت که خرج و محارش در یک زندگی معمولی حد اقلی چی هست هر چی مین دختران جلوش ما با تشکرم میکنم پس حق داره که اطلاع بیابه که چی میگرد دوروبرش واقعا ارزش به صلاح سعی و تلاش اونو واسه امروار و محارش واسه یک ساعت واسه یه شیف چقدر هست مطالبه کنونو بگیر ازش اضافه کارش مجبوری نباشه کار برای انسانه انسان برای کار نیست وابد به زندگیشم برسه اگه این اطلاع نداشته باشه هر جور بیگاری رو ازش میکشن پس حق اطلاعیابی از حقوق ذاتیست و به همون تقریب حق اطلاع رسانی از حقوق ذاتیست حالا ببریم باز عبادشو گسترده تر بکنیم اینی که به سایر پرستارا این حق اطلاع رسانی رو ما اجراب بکنیم بگیم که ما اومدیم بیرون اومدیم بیرون هموطن حق من رو داریم فریاد میزنیم تا هم حق دینه حق اطلاعیابی خودشو بهش به صدا وفادار بوده و ایفا کرده حق اطلاع رسانی رو به سایر همکاراش و سنف خودش هم این حقوق رو ایفا بکنه اجراب بکنه خب این عباد این هی گسترده تر میشه باز برگردیم به فرمایش درست شما که این قطره های جدوع از همه باران همسن کار به جایی نمیرسونه اگه ادابه پیدا کنه و سرکوب خواهد شد و وضعیت بدتر خواهد شد پس باید یک راهی پیدا کرد که این مطالبات سنفی حتی تو سنف خودش عبادش گسترده تر میشه یه نفر آدم یه هنوید بیرون میگه آقا این چرا این با این من یه واسه این چولیش نمیتونم بخورم یه ساعت کار کردم خب پس حق اطلاع رسانی در کنار حق اطلاعیاوی که برای ما چه احواندان بهگده یه کوچک دنیا در قرن 21 بسیار آسون تر از دهه های قبل شده تقریبا همه تلفون همراه دارن موبایل دارن تقریبا همه از این شبکه وندی های اجتماعی استفاده میکنن فیسبوک و اینستاگرام و دمتم تویتر و واتساب بسیار تداده زیاده هر کسی هر گروهی یه چیزی رو بیشتر را دست شخصش که استفاده بکنه و میکنه خب این میشه به صورت شبکهی همین جوری این استعمال ریش دووند در جامعه پر سنف خودمون و سایر امصاف اصناف و سایر مردم آنچه که در جمبه شکوی دانشگاه اتفاق نیفتاد و سرکوب شد اون آقای قالیباف که میخواست قازمبوری رو حمله بکنه و لوله شون بکنه دانشجوع رو آنچه که در مناظرات ریاست جمهوری گفتن در مورد ایشون اون موقع پولیس بود سرکوب شد چرا؟ برای این که دانشجوع محدود شد نه پیوستند دانش سایر اصناف دانشجوع نه پیوستند کارمندا نه پیوستند کارگرام نه پیوستند سرکوب شد و در اونجا رسید خب پس هرچه یک نفس یک گروه حالا گروه و شما راجب هسته ها صحبت کردید راجبش صحبت ها هم کرد ولی معطل هسته و تشکیلات و گروه درست کردن هم نباید شد هر یک لحظه که عمر این رژیم بهش اضافه میشه به همون میزان خطر اوکرائینی شدن خطر قرضیی شدن و سوریهی شدن و ارشوکی اینجور چیزها برای وطن ما بیشتر میشه پس تخخیر مجاز نیست تخخیر مجاز نیست پس در خودش بدینه که چی کار میتونه بکنه با اطلاع بیشتر یافتن و با اطلاع بیشتر رساندن خب ارزم به خدمت چما این چی از توش در میاد اگر که روحیه اون فرد یا اون گروه سدمی دیده باشه دوچار قره و جراحت شده باشه توسط زورمندان توسط این کسانی که حاکم بر کشوره چی دارم میگم چرا به اینجا رسید صحبت من خب این انسآلی که در سطح جامعه میدونین به چندین و چند نوع چندین و چند نفر که از ایران میامدن خب آدم میپرسند به شکلهای مختلف به نوعهای مختلف اینا میگن که انگار گرد مرده پاشیدن روی وطن ما اونا اون بالا نشستن هر کاری میخوای میکنن بقیه هم منفعیدن میپذیرن سرشون دلا میکنن که اینا بیشتر تو سرشون بزنن خب این انسآل اون بیغمین اون توسریخوری چطور میشه که ایجاد شده در روحی کسانی که روحی انقلاب 1357 رو دارن در فرهنگشون فرهنگ استقامت رو دارن در مشروسیت در سنت انقلاب سنت نفر چطور شده که الان به این شکل هستش که میدونین از جمله اتفاقات که میفته یک آمن مهم جنگ روانی است که قدرت ها رو میدازن علیه مردم قدرت های داخلی و خارجی خب حالا چجوری میشه یه مثال بخواییم بزنیم که ملموس تر بشه شما زندانیان سیاسی رو توجه بکنید شکنجه میشن بخابی بهشون میدن توحیم به کرامتشون میشه و غیره یه عده شون میشکنن یه عده نمیشکنند یه عده میشکنند اونایی که میشکنند بعضی هاشون مثل یک مومی میشن در دست بازجو و شکنجگرد در اون حالات این اصلا قضاوتمندانه نیسته شاه بدترین کاری که یک ایرانی میتونه یا هر کسی میتونه بکنه اینه که یک کسی دیگر رو که در شرایط دیگه ای بود خودش قرار نداشته سرزنش بکنه و قضاوت منفی در مقابلش داشته باشه این بسیار کار نکوهیده ایست بعضی از شکنجشده های زندانیان سیاسی به جایی میرسن که بهش میگن بریده شکسته این بریدن یک چیز فیزیولوژیته و این بازجو و شکنجگرد درسشو خوندن به صلاح زندانی رو منفعل بکنن به درجه شکستن برسوننشون خب حالا از شما این سؤال میکنم هایا این همون کارها رو به یک شکلهایی بگه این همون روشها منظورمه اینا در خارج دیبارهای زندان چارچوب زندان در کل جامعه نفقط در ایران بلکه ایرانیان خارج از ایران ایران نمی کنن این همون روشها رو چرا می کنن می توانیم یه بحث اصلا جدادانه راجب این داشته باشین اگه شما مخاطبین عزیز این راژیو مائل باشین و این هستش که مدن منفعل می شن درست مثل همون زندانی سیاسی بعضی هاشون که شکست شدن میرن اعتراف می کنن میرن مصحبه تلویزی می کنن میگه هر جا رو بگی من امضا بکنم میکنم بر علیه خودش به فکران و دوستان خودش خب این ها هست پس شناخدن این گره ها و زخمهای روحی روانی احساسی بسیار بسیار مهمه چرا که اون در پندار آدم اثر می زره وقتی که در پندار آدم اثر گذاشته شد توسط این شکنجه هایی که در جامعه این حاکمیت که مردم اعمال می کنه مثل مثلا همین تحلیل هجاب دیگه در کسی پوشیده هست که این ضد دینه آخه بابا توی عقب افتاده ترین کشور هایی که خودشونه اسلامی میگن اونم داره کم کم پوشش آزاد می شه زنها دیگه اجازه خوروش از کشور هم از شوهرشون لازم نیست بگیرن چطوره که در ایران هنوز این شکلیه برای این که لازم داره شکنجه بده جامعه عربیه یه چیزی پیدا کنه عذیت کنه اونطور که فلاهیان وزیر اطلاعات رفتنجانی می گفت عذیت بد بکنه آدم آدم که چه عرض کنه شکنجگران در سطح جامعه اتفاق افتده پندار ما تحت تثیز وجدان زخم خورده گفتار کردار نوشتار چیزی که ازش میاد بیرون همیشه نمیتونه سالم باشه لندانیان سیاسی رو با این رویه به جون همدیگه مندازن تو جامعه اتفاق افتده در سطح جامعه اتفاق افتده به جون همدیگه مندازن تو جامعه هم همین کار رو دارن می کنن مندازن به جون همدیگه اون رو وقلش کن اون که چندان ترکه اون که کرده اون که رشدیه اون که فلانه اون که سنمیه اون که شیعه هست اونه که خداواوره اون که خدا نواوره مندازن اونا رو به جون هم به باعانه های مختلفه پس رسیدگی به زخمهای احساسی روحی روانی بسیار مهم هست اول شناساییش و بعد ترمینش در خود در درجه اول و در وقیه خب حالا ما راجع به حقوق گفتیم حق اطلاعیابی اطلاع هستانی صحبت کردیم در وقتی که باقی مونده به چند چیزی دیگرم اشاره بکنم از جمله خودانگیفتگی حق استقلال حق آزادی درانشه که مربوط به یک فرد میشه استقلال آزادی میهندر کل رو الان راجع بهش ندارم صحبت نمی کنم الانه البته اونم از استقلال آزادی فردی شروع میشه و باوره اون بابانه که حقوق ذاتی به یک حق ذاتی خب اینی که خودانگیفته خودانگیفته باشه اون فرد در جامعه پرستاران حالا داریم راجع بهش توبت می کنیم ولی همطوری گفتیم نباید محدودش کن سایه اصناف خودانگیفته باشه استقلال داشته باشه و خودداری بکنه از نخش دادن به قدرت چه قدرت داخلی چه قدرت خارجی و باور داشته باشه به آزادی و محکوم کردن هر گونه سانسور و تذهیق آزادی های فردی با آزادی کلام آزادی بیان تو حالا نگوین و اصلاح بکنیم حالا نمیتونیم که بر بیان دازیم از اینجور چیستن باستی که باورد داشته باشه اگر که میخواد باز از اون بایدهای تحکمی نیستش بایدهای خبریه باید باورد داشته باشه باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید