Details
Nothing to say, yet
Details
Nothing to say, yet
Comment
Nothing to say, yet
ایسای مسیح چه دعای در مورد خودش کرد؟ من که به جواب این سهر برسم، رفتم سراغ اناجیل. ژون بیشترین اطلاعات ما از زندگی ایسای مسیح چه چار انجیل مطا، مرقص، لقا و یوهنناست. همه این اشخاصی که زندگی اون رو نوشتن، یه از نزدیک شاهد زندگیش بودن و تجربه دو خودشون بوده و یه این که اطلاعاتشون برای تحقیق و صحبت کردن با شاهدان اینی زندگی ایسای مسیح بوده. سته انجیل اول یعنی مطا، مرقص و لقا خیلی شبیه هم هستند که اتفاقا بهشون میگیم انجیل همنظر، اما احتافشون از نمشته شدن متفاوته. مثل این میمونه که یک گوری گل غرمزی رو بذارن این وسط و به ما بگرن نقاشی کنید. قبل نقاشی کسی که دسته گوری به سمتش هست با نقاشی کسی که چونه گوری به سمتش هست متفاوت از اونی که مثلا گرهای بزرگتر و کچکتری تو زاویه دیده شد. اما همه ای ما داریم یک گوری رو به تصبیر می کشیم، اما از واویه های متفاوت. انجیل هم زندگی و خدمت ایسای مسیر رو دارن بیان می کنن با این هدف که شنواندگانشون متفاوته و احداف متفاوتی رو دارن دنبال می کنن. برای مثال مخاطبین مرتا یهودی هست. برای همین کلی نقل قول از احتیقتش وجود داره و این هدف رو دنبال می کنه که نشون بده ایسای ناصری همون ماشیخ یا نجات دهنده و پادشاه موعوده. در حالی که مخاطبین معقود رومی هستن. برای همینه که اصلا خبری از شجرنامه ایسای مسیح نیست چون برای رومی ها مهم نبود. عوضش پر از معجزات ایسای مسیح هست چون این برای رومی ها اهمیت داشت و معقود داره این هدف رو دنبال می کنه تا نشون بده که ایسای مسیح پسر خداست. همچنین مخاطب لغا ایک مقام رومیه که اعتمالا خودش و یا دوستانش که این انجل رو می خونن طرف دار فرهنگ، هنر و عربیات هستن و لغا داره این هدف رو دنبال می کنه تا در تعالیمی که گرفتن استوار بمونن. اصلا دیگه مخاطبین یوهنو همه جهانیان هست. برای همینه که می گه خدا جهان رو اینقدر محبت بمون که پسر یگانه خود رو داد تا هر کس به او ایمان آورد حلاکی نگردد بلکه حیات جافدانی آورد. انجلی که برای هر کسی چیزی داره خبر خوش محبت و بشارت داره و داره این هدف رو دنبال می کنه که اروحیت ایسای مسیح رو نشون بده تا ایمان آورد و حیات جافدان نشده باشید. اگه با شناخت ماهیت ایسای مسیح مشکل دارید نگران نباشد. شما عزیزان تنها نیستین. خیلی ها بین اون تصفیری که توی ذهنشون از ایسای مسیح داشتن و این تصفیر درستی که کتاب مقدس تعمول رو نشون می ده مشکل دارن. برای همینه که تشبیخ می کنم شما رو که شروع به خوندن کتاب مقدس بکنید. وقتی با تفکر و تعمق بخونید کلی از سوالاتی که دارید دعا بهش رو پیدا می کنید. عزیزان کلام خود رو مثل چراقوف است. توی مسید تاریک برست می شه روح درست رو پیدا کنید و یادتون باشه که قبلش از خدای پدر بخواییم که کمک من کنه تا بهتر کلامش رو درک کنید. هنون ببینیم ایسای مسیح در مورد خودش چیا گفته. اولین که ادار کرد که اون مسیح های موجوده. انجل یوغنه باب چهار ایسای مسیح با یک زن صحبت می کنه و در حالات 25 و 26 همون زن سامری به اون می گه می دانم مسیح که معنی اون مخچ و دست خواهد آمد و هر وقت بیاید همه چیز رو به ما خواهد گفت. ایسا ترجواب می گه من که با تو صحبت می کنم همانم. دوم ایسای مسیح ادعا کرد که بی گناه هست. مولدان یهودی مرتبن اون رو می آذ بودن تا یه بههونهی بتونن از اون پیدا کنن و برنه هشت ازش استفاده کنن. ترجیل یوغنه باب هشت آیت 47 و 46 ایسای مسیح می گه کدامیک از شما می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می گویم چرا به من ایمان نمی آورید؟ کسی که متعلق به خدا باشد به کلام خدا گوش می دهد. شما به کلام خدا گوش نمی دهید چون از خدا نیستید. ترجیل یوغنه باب هشت آیت 47 و 46 ایسای مسیح می گه کدامیک از شما می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می گویم چرا به من ایمان نمی آورید؟ کسی که متعلق به خدا باشد به کلام خدا گوش نمی دهد. کدامیک از شما می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. کدامیک از شما می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناهی به من نسبت دهد. بس اگر من حقیقت رو می تواند گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی بہترین گناہی